استراتژی بازاریابی برای واکنش به تغییرات دیدگاه زنان در مورد زغال دینام چرخ خیاطی چرخ خیاطی که به طور فزاینده ای متداول می شود، تغییر یافت.
هنگامی که چرخ خیاطی برای اولین بار در دسترس قرار گرفت، گران و مقرون به صرفه نبود و از این رو به نمادی برای خانواده های ثروتمند تبدیل شد.
زمان صرفه جویی شده را می توان برای آموزش فرزندانشان یا صرفاً استراحت استفاده کرد.
برخی از چرخ خیاطی های سطح بالاتر با جعبه های کابینتی که نسبتاً پیچیده و خیالی بودند عرضه شوند.
چرخ خیاطی همچنان محبوبیت خود را به دست می آورد و در دهه 1890 به اندازه کافی رایج بود که ارتباط خود را به عنوان نماد وضعیت از دست می داد.
این منجر به تغییر در درک چرخ خیاطی شد. به جای اینکه چیزی باشد که قرار بود نمایش داده شود، حالا ابزاری بود که به بهترین وجه از دید پنهان می شد.
حتی اگر هنوز هم اغلب استفاده می شد. این امر منجر به تغییراتی در انواع جدیدی از ماشینهای معرفی شده، مانند مدل دراپ هد شد.
که در آن دستگاه را میتوان به صورت میز تا کرد و پس از استفاده از دید خارج شد.
رویداد دیگری که نقش چرخ خیاطی را تغییر داد، ظهور صنعت پوشاک آماده در دهه 1920 بود. برخلاف امروز، لباسهای آماده از کیفیت بهتری برخوردار بودند.
اما در مقایسه با لباسهای دوخته شده در خانه، از آنجایی که توسط دوختهای حرفهای ساخته میشد، گرانتر بودند.
ایده ای در بازاریابی چرخ خیاطی که من آن را شایسته کاوش یافتم، ایده خرید اجاره ای بود که در دهه 1890 آغاز شد.
تولیدکنندگان لباس حاضر به سرمایه گذاری در چرخ خیاطی نبودند زیرا نیروی کار هم ارزان و هم فراوان بود.
به دلیل فراوانی نیروی کار، دستمزد زنان کارگر پایین و کارشان کم ارزش بود. زنان طبقه کارگر گروهی از افرادی بودند که از داشتن چرخ خیاطی خودشان بیشترین سود را می بردند.
با این حال، افراد کمی از این طبقه از جامعه توانایی خرید یک چرخ خیاطی را دارند، زیرا یک چرخ خیاطی می تواند از یک پنجم تا نیمی از درآمد سالانه آنها هزینه داشته باشد.
داشتن چرخ خیاطی به آنها امکان می دهد کارهای بیشتری را انجام دهند و احتمالاً استاندارد زندگی خود را بهبود بخشند و چرخ خیاطی را به تجهیزات بسیار جذابی تبدیل کنند.
از طریق طرحهای اقساطی، زنان احتمالاً میتوانستند یک دستگاه بخرند اگرچه ایده کرایه خرید از صنعت چرخ خیاطی سرچشمه نمی گرفت.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.